در زبان فارسی امروز کاربردهای نادرستی در نوشتهها و گفتهها دیده میشود. شرط یک نوشتهی خوب جز محتوای علمی و دقیق آن، خالی بودن از غلطهای زبانی است. در این صفحه تعدادی از پرکاربردترین اشتباههای نگارشی را میآوریم تا از کاربرد موارد مشابه پرهیز کنیم و یا در صورت مشاهده در نوشتههای دیگران، آنها را اصلاح کنیم.
واژههای اضافه و بینقش را به کار نبریم
از کاربرد واژههای زائد و بینقش در جمله پرهیز کنیم. به جملههای بینقش «حشو» میگویند. نمونههایی از حشوهای پرکاربرد در زبان فارسی عبارتند از :
سیر گردش کار، سال عامالفیل، شب لیلةالقدر، فرشتهی ملکالموت، فینال آخر، استارت شروع، نیمرخ صورت، سوابق گذشته، حسنِ خوب، درخت نخل خرما، دستبند دست، ریسک خطرناک، مدخل ورودی، پس در این صورت، پارسال گذشته، مسلّح به سلاح، بازنویسی دوباره، اوج قلّهی کوه، سن...سالگی، از قبل پیشبینی کردن، نزول به پایین، عروج به بالا، سقوط به پایین، ابر هوا، مرغک کوچک، عسل شیرین، تخممرغ کبوتر، رایحهی بوی خوش، روغن چرب، مفید فایده، مثمر ثمر، روزنامههای روزانه، متحّد شدن با هم، دوباره بازگشتن، احاطه از هر طرف، سایر...دیگر، دیشبِ گذشته و ...
جملههای روشن و گویا بنویسیم
جملهها باید آن چنان روشن و گویا باشندکه از آنها دو یا چند برداشت نشود:
۱: آنها هشت خواهر و برادرند.
الف) آنها هشت خواهر و هشت برادرند؟
ب) آنها جمعاً هشت خواهر و برادرند؟
۲: سرقت خرگوشها از باغ وحش افزایش یافت.
الف) سرقت خود خرگوشها؟
ب) خرگوشهای سارق که از باغ وحش دزدی میکنند؟
۳:حسین دوست بیست سالهی من است.
الف) حسین بیست سال با من دوست است؟
ب) حسین دوست من است و بیست سال دارد؟
تعابیر درست و بدون تکلف به کار ببریم
از کاربرد تعابیر نامناسب و تکلّفهای کلامی و الگوهای بیگانه پرهیز کنیم. نوشتهها و عبارتها باید گویا و قابل فهم باشند.
گفتار را از نوشتار جدا کنیم
تکیه کلامهای گفتاری نباید در نوشته راه یابند.
«عرض کنم که»، «به عنوان» و «به قول معروف» تکیه کلام هستند و باید در نوشته حذف شوند.
جملههای کوتاه بنویسیم
از کاربرد جملههای دراز پرهیز کنیم. اگر جملهای با کوتاهترین واژهها مفهوم میگردد آن را بیهوده بلند نکنیم:
این جملهی بلند را میتوان خیلی کوتاهتر نیز بیان کرد:
چند جمله را به یک فعل حواله ندهیم
سعی کنیم چند جمله را با یک فعل به هم عطف نکنیم. هرچه تعداد فعلها و تعداد جملهها بیشتر باشد، جملهها کوتاهتر و قابل دریافتتر میشوند:
این جملهی بلند و نامفهوم را میتوان به چند جملهی کوچکتر تبدیل کرد:
اگر میشود فارسی و ساده نوشت عربی و پیچیده ننویسیم
از به کار بردن واژههای دور از ذهن و عبارتهای متکلّفانهی عربی پرهیز کنیم:
جمله را فدای کوتاه کردن آن نکنیم
گاه کوتاه کردن جمله آن قدر که ساختمان صرفی و نحوی کلام آسیب ببینید نیز جایز نیست.
حذفهای نابهجا در این جمله باعث شده است ساختمان جمله معیوب گردد. در اصل، جمله چنین است:
شکستهنویسی نکنیم
جز در نوشتههای داستانی، آن هم هنگام نقل قول، هیچگاه نباید به شیوهی گفتار شکستهنویسی کنیم:
همچنین از واژههایی که عوام به غلط تلفظ میکنند باید پرهیز کرد:
مقصود نویسنده از سرنزده، ناگهانی و از عرضخواهی، عذرخواهی و از استیفا، استعفا بوده است. از کاربردهای دیگر عامیانه معمول:
زهله = زهره | گرام = گرامی | با این وجود = با وجود این |
خواروبار=خواربار | قتل و عام = قتل عام | خوردهفروشی = خرده فروشی |
واگیردار = واگیر | صبح ناشتا = ناشتا |
کاربرد واژههای عامیانه در نوشته نادرست است:
باید اینچنین نوشت:
جمله را به هم نریزیم
تغییر جای هر یک از واژهها در جمله اگر به قصد تأکید یا ناشی از سبک نویسنده نباشد جایز نیست:
از فعلها درست و بهجا استفاده کنیم
از فعلها در جای خود و به گونهی درست باید استفاده کرد:
زمان فعلها باید حتماً با هم تطابق داشته باشند
در جملههای همپایه، زمان افعال باید مطابقت داشته باشد.
شیوهی دستور تاریخی را استفاده نکنیم
از واژگان (فعلها، اسمها، صفتها و ...) نباید به شیوهی دستور تاریخی استفاده کرد:
جمله را بیهوده مجهول نسازیم
در صورت مشخص بودن فاعل از کاربرد فعل مجهول خودداری کنیم.
فارسی را با عربی جمع نکنیم
واژههای فارسی را با نشانههای جمع عربی جمع نبندیم.
کارخانجات = کارخانهها | پروانهجات = پروانهها | دستهجات = دستهها |
دستورات = دستورها | باغات = باغها | آزمایشات = آزمایشها |
گرایشات = گرایشها | بازرسین = بازرسان | بنادر = بندرها |
اساتید = استادان | بساتین = بستانها | میادین = میدانها |
صفت را به خاطر اسم مؤنث نکنیم
در زبان فارسی صفتهایی که برای اسمهای مؤنث میآوریم، لازم نیست نشانهی تأنیث بگیرند.
زنان شاعره = زنان شاعر | والدهی مکرمه = والدهی محترم (مادر گرامی) |
متون قدیمه = متون قدیم | این جانبه = این جانب |
کاربرد صفت مؤنث در برخی ترکیبها صورت اصطلاحی یافته است مثل: مکهی مکرّمه، مدینهی منوّره، قوّهی مجریّه و ...
مصدر جعلی ساختن با «یّت» اشتباه است
«یّت» نشانهی مصدر جعلی عربی است و نباید با واژههای فارسی به کار رود.
خوبیّت ندارد = خوب نیست | دوئیّت = دوگانگی |
«ال» در فارسی کاربرد ندارد
«ال» نشانهی معرفهی عربی است. کاربرد آن همراه واژههای فارسی درست نیست.
حسب الفرمان = حسب فرمان | حسب السفارش = حسب سفارش | حسب الدستور = حسب دستور |
در زبان فارسی حتی «ال» ترکیبهای عربی نیز برداشته میشود: دارالملک = دار ملک، فارغالبال = فارغ بال
«را» باید پس از مفعول بیاید
«را» نشانهی مفعول باید بلافاصله پس از مفعول بیاید. آوردن آن دنبال فعل، متمّم و یا هر دو جزء نادرست است.
«تا» و «الی» با هم نمیآیند
استفاده از «تا» و «الی» با هم نادرست است.
مترجم گرامی، اینقدر ننویس: «یک»
در برخی جملهها به تأثیر ترجمه، واژهی «یک» بدون آنکه نیاز باشد در ابتدای جمله میآید.
صفت تفضیلی فارسی و عربی را با هم نیامیزیم
واژههای عربی که بر وزن افعل تفضیل هستند و در فارسی معنی صفت تفضیلی و عالی میدهند، لازم نیست با «تر» و «ترین» به کار روند.
اعلمتر = اعلم | افضلتر = افضل |
وابستگی با حرف ربط نمیشود
آوردن دو حرف ربط وابستگی در یک جملهی مرکب درست نیست.
همچنین: هرچند... اما، هرچند...لذا، اگرچه...با وجود این، چون...امّا
قید فارسی را با دستور عربی نسازیم
ساختن قید در زبان فارسی با علامت تنوین عربی نادرست است.
ناچاراً = به ناچار | جاناً = جانی | گاهاً = گاهگاه |
تلفناً = تلفنی |
ضمیر را با مرجعش در یک جا نیاوریم
ضمیر و مرجع آن یک جا به کار نمیروند.
فارسی را پاس بداریم
سعی کنیم به جای واژگان بیگانه از برابرهای مناسب فارسی استفاده کنیم.
سیستم = نظام (سامانه) | کامپیوتر = رایانه | امتلا = انباشتگی |
فولتایم = تمام وقت | علیکلّ حال = در هر صورت | جمهور ناس = تمام مردم |
در جمله از دو واژهی پرسشی استفاده نکنیم
در جمله از دو واژهی پرسشی استفاده نکنیم. آیا چگونه...؟، آیا چطور...؟
برخی فعلها حرف اضافهی ویژهی خود را میخواهند
برخی از فعلها حرف اضافهی ویژهی خود دارند. (در کاربرد فعل با حرف اضافهی خاصّ آن دقت کنیم.)
متبع : ویکیپدیا